بابک

بابک

بابک

بابک

بابک

این جا برای این است که هر از چندی دلنوشته و یا خواسته ای را بنویسم. البته خالی از مطالب علمی هم نخواهد بود.

طبقه بندی موضوعی

الگوهای ارتباطی

پنجشنبه, ۲ مرداد ۱۳۹۳، ۰۷:۳۹ ب.ظ

یکی از چیزهایی که اخیرا توجه من رو بیشتر به خودش جلب کرده، روابط بین فردیه. یعنی رابطه ی هر شخص با شخص مقابلش.

رابطه انتقال مفاهیم از یه شخص به شخص دیگره که می تونه کلامی باشه می تونه غیر کلامی باشه و هر چه دقیق تر و روشن تر باشه، میشه گفت که موثرتره، می تونه در سطح های مختلفی باشه و هر سطحی هم برای خودش زیبایی ها و زشتی هایی داره، مشکلات و خوبی هایی داره. ( روابط بین فردی می تونه خانوادگی باشه، می تونه عاشقانه باشه، می تونه دوستانه باشه و ... که اینجا منظور من بیشتر دوستانه است)

همون طور که مشخصه، یکی از چیزهایی که می تونه باعث بهتر شدن روابط بین فردی بشه، داشتن مهارت های خاصی هست که متاسفانه خیلی از ماها نداریم که یکی از اصلی ترین دلایلش آموزش و پرورش هست، یعنی در طول سالیان تحصیل حداقل مهارتها رو هم به ما یاد ندادن ( البته این دلیل نمیشه که ما خودمون رو مبرا کنیم و برای کسبش تلاش نکنیم). به طور خلاصه مهارتهایی که میشه در موردش صحبت کرد که اینجا در موردش توضیح نمیدم، به دو دسته ی کلامی و غیرکلامی دسته بندی میشه. توی کلامی از مهارتهای سوال کردن، گوش کردن، مکالمه ی دوطرفه و توی غیر کلامی هم حالات چهره، تماس چشمی و تکون دادن سر  میشه اسم برد.

الگوهای رفتاری متفاوتی در روابط بین فردی وجود داره که به طور خلاصه به چند تاش اینجا اشاره می کنم. ( اینجا سه الگو رو بیان می کنم).

الگوی اول:(گفت و گو) اصولا روابط بین فردی با گفت و گو شروع میشه و خیلی از اوقات هم با همون گفت و گوی سطحی به پایان میرسه. مثل زمانی که با دوستامون خوش و بش می کنیم. واضح ترینشم حالتی هست که یه دوست قدیمیتو می بینی و با هم شروع می کنین به سلام علیک. ماجرا به این صورت پیش میره که "چه خبرا؟ دانشگاه درسا چیطوره؟" و خیلی عمیق بشه اینه که میگه "زن گرفتی یا نه؟" ( در مورد دخترا نمی دونم میگن "شوهر کردی یا نه؟" :) ) و تو همین جا دیگه بحث قطع میشه. البته گفت و گو می تونه شروع روابط خیلی عمیقتری بشه که جلوتر در موردش صحبت می کنیم. ( این الگو جزء سطحی ترین روابط بین فردیه )

 

الگوی دوم:(مقابله) این الگو بیشتر به روش های تهاجمی ارتباط می پردازه. یعنی حالتی که رابطه ی بین دو نفر به صورت هجوم و دفاع های مداوم هست. به عنوان مثال "تو هیچی حالیت نیست. اصلا شعور نداری" یا مثال ساده اش توی دانشگاه اینه که " تو هیچی بارت نیستا." و یا "اگر بخوایم با هم کار کنیم باید بدونی که من حوصله ی ماست شل بازیای تو رو ندارم" یا مثالهایی که به صورت کاملا تخریبی اتفاق می افتن که میشه زمانهایی که شوخی هایی می کنیم که نمودهای هجومی کاملا توشون مشخصه . البته این مثال ها خیلی مثالهای ملویی هست و مثالهایی که توی شرایط مختلف می بینیم خیلی شدیدتر از این هستن.( یه سریشون رو روم نمیشه بگم J )

حالا نکته ای که تو این ارتباط وجود داره اینه که کسی که بهش هجوم آورده میشه، چندین برخورد مختلف می کنه. که یکی از این برخوردا دفاع هست. این مکانیسم دفاعی می تونه به صورت هجومی باشه که متاسفانه خیلی اوقات اینگونه است. می تونه بی توجهی باشه که کم کم یه رابطه ای نامتوازن رو به وجود میاره ( یعنی یکی مخرب یکی تخریب شونده است). البته نمیشه کتمان کرد که لذتهای خاص خودش رو داره اما ویژگی بارز این الگو اینه که در دراز مدت، باعث بروز مشکلات خاص خودش میشه که مشهودترینش می تونه سطحی ماندن روابط باشه و یا باعث به وجود اومدن کینه توی روابط میشه که بعد از یه مدت سر باز می کنه و باعث ایجاد دشمنی بین افراد میشه. خیلی وقتا هم باعث ایجاد بیماری های روانی خاصی برای طرفین رابطه میشه که میشه از سادیسم و مازوخیسم و ... نام برد.

این تیکه کاملا تجربه ی شخصی من بود. یعنی بوده روابطی که با شوخی های خیلی ساده اما تخریبی باعث ایجاد ناراحتی هایی شدم که تا اومدم درستش کنم پدرم درومده. 

یه ویژگی بارزی که این الگو داره اینه که بسیار عادی شده و حداقل تو جامعه ی اطراف من خیلی ها باهاش انس گرفتن و به همین دلیل شناختش و بهبودش بسیار سخت و طاقت فرساست :). ولی  بر اساس تجربه می تونم بگم که با تمرین میشه درستش کرد. ( توی یه روابطهای خاصی تونستم بهبودش بدم)یکی از ساده ترین تمرینایی که میشه داشت اینه که دو طرف رابطه با هم دیگه قول و قرار کنن که زمانی که رابطه شون به این سمت سوق پیدا کرد، به همدیگه اینو بفهمونن. ( می تونه به صورت نشونه باشه، مستقیم بیان بشه و یا هر چیز دیگه) . مشکل بعدی ای که توی این نوع رابطه به وجود میاد، عدم توجه به شرایطی هست که توی اون به صورت مقابله ای برخورد می کنیم. یعنی این الگو می تونه توی شرایط خاص، مشکلی به وجود نیاره و افراد باهاش مشکلی نداشته باشن، اما توی یه شرایط دیگه، ممکنه باعث ایجاد ناراحتی بشه که متاسفانه یکی از رایج ترین مشکلاتی هست که حداقل خودم دارم.

 

الگوی سوم:(پیوستگی) بهتره اینو اینجوری بیان کنم که حالتیه که دو طرف سعی کنن که رابطه ی بین خودشون رو بهبود ببخشن. یعنی سعی کنن به طور مستقیم و یا غیر مستقیم، چیزهایی که توی رابطه ی بین اون دو مشکل آفرین هستن رو با هم دیگه بهبود ببخشن. این حالت می تونه مثل کتابهای روانشناسی ای که اخیرا فراگیر شده هدفش افزایش لذت باشه، که عملا این سه تا الگویی که اینجا بیان کردم شباهت زیادی به این داره. یعنی دو نفر سعی کنن تا جایی که می تونن از رابطه شون لذت ببرن

من خودم به شخصه باهاش مخالف نیستم، ولی این هدف مشکلات خاص خودش رو داره. و واضح ترینش اینه که  یه رکود خیلی خاصی به وجود میاره.( بهترین روابط من تقریبا این ویژگی رو نداشتن و به این معنی هم نیست که با هم برخوردهای هجومی داشتیم بلکه به این صورت بوده که هرگونه اصطکاکی به وجود می آورده و حداقل چیزی که این وسط توی این رابطه بوده محبت و دوستی و خواست برای پاکی بوده.)


در هر صورت با داشتن همه ی این توصیفات، هدف از رابطه می تونه کمک خیلی زیادی بکنه که چه جور رابطه ای به وجود بیاد، ولی متاسفانه خیلی از روابط ما بیشتر شبیه عادته و خود می تونه تذکری باشه برای ما در مورد بقیه ی زندگی مون که متاسفانه خیلی سطحی شده و تقریبا توی خیلی از گوشه گوشه های زندگیمون، توی خیلی از کارامون، نمی دونیم چرا اون کارا رو انجام میدیم. باشد که کمی به فکر اصلاح باشیم J

 

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۹۳/۰۵/۰۲
بابک احمدی

نظرات  (۱)

به نظرم تو خیلی از روابطی که ما داریم و داره به این سمت میره یعنی خشونت یا بی تفاوتی یا خیلی چیزهای مشابه ، باید دو طرف واقعا بخوان که رابطه بهبود بخشیده بشه . خیلی اوقات حداقل یک طرف نمیخواد این رو و وقتی یک طرف نخواد طرف دیگه واقعا کاری نمیتونه بکنه.. 

غیر از اون من فکر میکردم که مهارت ارتباطی خیلی مهم هست یعنی فکر میکردم مهارت های کلامی، صحبت کردن ، نگاه کردن، و ... در روابط دوستی مهم هست ولی جدیدا دارم به این نتیجه میرسم که این ها انقدر ها اهمیت ندارن .. واقعا آدما بعد از مدتی نیت های همدیگه رو میفهمن از ارتباط.. هر چند که یه کسی ضعیف باشه در مهارت ها ولی وقتی صادق باشه و نیت خوبی داشته باشه حداقل فکر میکنم همین دوست داشتنی هست و رابطه رو پیش میبره .. روابط از اونجایی به بدی کشیده میشه که آدم یک رفتارهایی ببینه که بفهمه نیت یا انگیزه طرف مقابلش از انجام دادنش خوب نبوده حتی ممکنه این رفتار ها مثبت باشه مثل محبت های کلامی ...
پاسخ:

       تقریبا موافقم :)

در مورد این که بسته به نیت داره، تشخیص نیت خیلی سخته و البته که اگه برداشت ما از نیت طرف مقابل خوب باشه، تاثیر زیادی در عمیق شدن رابطه مون داره. ولی این نکته رو قابل ذکر می دونم که خیلی وقتا برداشت ما از نیت دور و بریامون، رابطه ی مستقیمی با رفتارها و برخوردهایی هست که باهاشون داریم و با این موافقم که مهارتهای کلامی و ... در سطح پایینی از روابط قرار دارن ولی بسیار تاثیر گذار هستن و البته اگه توش بمونیم خیلی می تونه بد باشه.


ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی