گوش کن!
آوازهای فریبندهای که از هر سو در هیبت «آشنا» به سویت برخاسته و تو را به خویش میخوانند را میشنوی؟
عمیقتر گوش کن!
ازدحامهای درون تو نیز هر روز در رنگی فرصت سکوت کردن را از تو میستاند.
« در خود شدن » عجیب اسارتی است... !
میخواهم رها شوم ... !
کجاست «رحمن»؟
آوازها را از خود دور کن!
از اسارت «من» بیرون آ!
«با بشری سخن نگو».
«برای رحمن سکوت کن».
درد «زاییدن»
کجاست «رحمن»؟
بجوی!
بخوان!
به «عیسی» اشاره کن!
شور دیدار ! تب انتظار !
کجاست «رحمن»؟
عیسی زبان گشود:
«إنّی عبدالله».
حیرت ! حمد !
کیستی«رحمن»؟
سکوت کن!
قیل الحمد لله رب العالمین...
" برای اطلاعات بیشتر به اینجا مراجعه کنید"